:[عمومی , ] :[عمومی , ] می دونم برات عجیبه این همه اسرار و خواهش این همه خواستن دستات بدون حتی نوازش می دونم که خنده داری، واسه تو گریه یه درده می گزری از من و میری، اما بازمن برمی گردم چاره ای جز این ندارم اخه خون شدی تو رگهام می میرم اگه نباشی بی تو من بد جوری تنهام می دونم یه روز می فهمی روزی که دنیا رو گشتی من چه جوری تو رو خواستم تو چه جور ازم گذشتی اون روزا که بی تو پرپر می زدم کجا بودی؟ هر چی خونه تو کوچس در می زدم کجا بودی؟ اون روزا که به هوای دین چشمای تو من به هر خیابونی سر می زدم کجا بودی؟ اون روزا که از غم عاشقی و دیوونگیت به دل دیوونه خنجر می زدم کجا بودی؟ اون کسی که واسه تو ساز می زنه خونش کجاس؟ لااقل از اون که بهتر میزدم کجا بودی؟ اون روزایی که به خاطر پسندیدن تو به دسام گل معطر می زدم کجا بودی؟ اون روزا که اسمتو نوشته بودم رو دیوار نقش تو رو سنگ مرمر می زدم کجا بودی؟ اون روزا که عکسای ناز تو رو با کلی ذوق روی برگای تو دفتر می زدم کجا بودی؟ اون روزا که هر کسی می اومد و ، منو می خواس نه ، به جای حرف آخر می زدم کجا بودی؟ گفتی من واست بهونه میارم ، نق می زنم به خدا از اون که کمتر می زدم کجا بودی؟ ببینم اون روزا که نامه هاتو با قاصدک روی بالای کبوتر می زدم کجا بودی؟ وقتی که رو سرنوشت خط خطیم با کلی بغض سه تا بعله مکرر می زدم کجا بودی گاه
>>>>>>>>>>><<<<<<<<< خدایا تو که عشق را افریدی چرا صبری به همراهش ندادی خدایا من شدم مست رویش خراب ان دو ابروی کمانش خدایا این که بود با ان دو خالش یکی بر لب یکی بر گونه هایش خدایا دادی تو دستش به دستم زبان او ببرید هر دو دستم خدایا نوشیدم از جام شرابش شدم محو رخ مانند ماهش خدایا او مگر فرصت به من داد امان از عشق یکسو ای دادبیداد خدایا رفتنش اتش بر افروخت از ان لحظه دلم در یاد او سوخت خدایا این نه ان بودا که دیدم دران هنگام گویی حوری دیدم خدایا من همان مورم که بودم ولی در پیش او این هم نبودم
دختره از پسره پرسید من خوشگلم؟گفت نه .گفت دوستم دور اما نزدیک درسته دستامون از هم دوره دلامون که دور نمیشه دل من جز با دل تو با دلی که جور نمیشه تقدیم به نفسم
بوسه یعنی وصل شیرین دو لب
********* سکوت تنهایــــــــــی ام را تو بشکن : با زمزمه هـــات ، با ترانه هــــات، با هیــــــاهوی خنده هـــات ، با آوای کلمــــات ، با گرمای دستــــات ، با نور دیدگــــانت ، با هیاهوی شادی هـــات بشکــــــن و خورد کن سکوت تنهایـــــــی ام را ... بگــــــــذار انعکــاس آن چیزی بـــاشد جز تنهایــــــــی ... بگــــــــذار آن برگشت تو باشــــی ...
می اندیشم -میتوانی تو به لبخندی این فاصله را برداری تو توانایی بخشش
داری دستهای تو توانایی آن را دارد -که مرا زندگانی بخشد چشمهای تو به من
میبخشد شور عشق و مستی و تو چون مصرع شعری زیبا سطر برجسته ای از زندگی من
هستی دفتر عمر مرا ، با وجود تو شکوهی دیگر رونقی دیگر هست میتوانی تو به
من
خدایا چرا عشق را آفریدی...
داری؟گفت نوچ؟گفت اگه بمیرم برام گریه میکنی؟ گفت اصلا؟دختره چشماش پر از
اشک شد. هیچی نگفت:پسره بغلش کرد گفت:تو خوشگل نیستی زیبا ترین
هستی.تورودوست ندارم چون عاشقتم. اگه تو بمیری برات گریه نمیکنم چون من هم
میمرم گفتم زندگی چند بخش است؟؟ گفت:: دو بخش گفتم کدامند؟؟ گفت : کودکی،
پیری گفتم: پس جوانی چه شد؟؟ گفت : با عشق ساخت...... با بی وفایی سوخت
بوسه یعنی خلسه در اعماق شب
بوسه یعنی مستی از مشروب عشق
بوسه یعنی آتش و گرمای تب
بوسه یعنی لذت از دلدادگی
لذت از شب , لذت از دیوانگی
بوسه یعنی حس طعم خوب عشق
طعم شیرینی به رنگ سادگی
بوسه آغازی برای ما شدن
لحظه ای با دلبری تنها شدن
بوسه سرفصل کتاب عاشقی
بوسه رمز وارد دلها شدن
بوسه آتش می زند بر جسم و جان
بوسه یعنی عشق من , با من بمان
شرم در دلدادگی بی معنی است
بوسه بر می دارد این شرم از میان
طعم شیرین عسل از بوسه است
پاسخ هر بوسه ای یک بوسه است
بهترین هدیه پس از یک انتظار
بشنوید از من فقط یک بوسه است
بوسه را تکرار می باید نمود
بوسه یعنی عشق و آواز و سرود
بوسه یعنی وصل جانها از دولب
بوسه یعنی پر زدن , یعنی صعود
تنهایی
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |