سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

اشک من بارون غربت / تو دلم غبار حسرت

من برات سوغاتی دارم / یه سبد گل محبت
*
*
گر قضای روزگار تکه کند قلب مرا مینویسم روی هر تکه از آن نام تو را . . .
*
*
با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . . .
*
*
آنجا که توئی ، رهگذری نیست مرا / جز دوری تو غم دیگری نیست مرا

خواهم که به جانب تو پرواز کنم / حیف است که هیچ بال و پری نیست مرا . . .
*
*
ای اشک ، آهسته بریز که غم زیاد است / ای شمع آهسته بسوز که شب دراز است

امروز کسی محرم اسرار کسی نیست / ما تجربه کردیم ، کسی یار کسی نیست . . .
*
*
لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو / تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو . . .
*
*
در آسمان دل من پرنده پر نمیزنه / تو کلبه غم زده ام محبت سر نمیزنه . . .
*
*
باز هم ثانیه ها اسم تو را جار زدند و دقایق امشب به تو تکرار زدند

سکوتی که در این عقربه ها میچرخید ، نکند در دل تو اسم مرا دار زدند . . .
*
*
من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس

هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت یا زیبا فقط خواب است و بس . . .
*
*
یک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت

چهار فصل من بهاران بود ، حیف / باد پائیزی بهارم را گرفت

اعتباری داشتم در پیش عشق / با نگاهی ، اعتبارم را گرفت

عشق یا چیزی شبیه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . . .
*
*
چشمی به هم زدیم و دنیا گذشت / دنبال هم ، امروز و فردا گذشت

دل میگه باز فردا را از نو بساز / ای دل غافل دیگه از ما گذشت . . .
*
*
راز دل با یار محرم هم نباید باز گفت / روزی آن محرم اگر بیگانه شد تکلیف چیست ؟
*
*
خوشا آنان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند

خوشا آنان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند . . .
*
*
گریه در چشمان من طوفان غم دارد ، ولی خنده بر لب میزنم تا کَس نداند راز من . . .
*
*
اگر باغ نگاهم پر ز خار است ، گلم تاراج دست روزگار است

به چشمانت قسم ، با بودن تو ، زمستانی ترین روزم بهار است . . .
*
*
من چه میدانستم دل هر کس ، دل نیست

قلب ها ز آهن و سنگ ، قلب ها بیخبر از عاطفه اند.... من چه میدانستم . . .
*
*
عیب کار از جعبه تقسیم نیست ، سیم سیار دل ما سیم نیست

این هزاران طول موجش را بگیر، دیش احساسات ما تنظیم نیست . . .
*
*
الا
اى دختر شیک/ بلند بالا و باریک/ تو مرغی من خروسم/ تو آردک من سبوسم /تو
دینار من فلوسم/ بشو امشب عروسم/ که لبهاتو ببوسم/ تو بیلی من کلنگم/ تو
آهو من پلنگم/ تو مستی من ملنگم/ بیا امشب به جنگم/ که من تیمور لنگم/

*
*
گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم. منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم.
ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم. تا نفس باقیست اینجا انتظارت می کشم
*
*
اگه عشقم حقیره ! اگه جسمم کویره ! اگه همیشه تنهام ! اگه خالیه دستام ! برای تو عاشق ترین عاشق دنیام
*
*
دل تمنا میکند تا من بسازم خانه ای / عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای !؟
*
*
آن شب که شد زندگی ما آغاز ، آغاز شد افسانه این سوز و گداز

دادند به ما دلی و گفتند بسوز ، دیدند که سوختیم گفتند بساز . . .
*
*
تو رفتی و من شدم لحظه شمارت / دو قطره اشک مانده یادگارت

اگر برگشتی و من را ندیدی / بدان که مرده ام از انتظارت . . .
*
*
خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن

به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن !
*
*
میروم دیگر شما یادم کنید / من که رفتم این غزل ها را شما دفتر کنید

میروم تا دل نبندم دل به خوبی هایتان / باز هم دل بستم و زخمی شدم ، باور کنید . . .
*
*
نگاهی کرد و در به در کرد ، یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد

شکستی خورد و آمد تا بماند ، ولی من رفته بودم ، او ضرر کرد . . .
*
*
سلام ای بی وفای بی مرووت / سلام ای ساز گیتار محبت

سلام کردم نگی تو بی وفائی / وگرنه ما که عاشقیم بی مرووت !!!
*
*
گر نگه دار من آن است که من میدانم / شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد . . .
*
*
من و تو از تبار بی کسانیم / در این غوغا چه کس را کس بدانیم

کسی نشنید فریاد کمک را / کمک کن تا برای هم بمانیم . . .
*
*
من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس

هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت یا زیبا فقط خواب است و بس . . .
*
*
من که گفتم این بهار افسردنی است / من که گفتم این پرستو مردنی است

من که گفتم ای دل بی بند و بار / عشق یعنی رنج ، یعنی انتظار

آه عجب کاری به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل . . .
*
*
عزیز دلم جدائی مکن / جهان کوچکیست ، بی وفائی مکن

ببخش عاشقت را و منت گذار / من که گریه کردم ، عاشق آزاری مکن . . .
*
نوشته شده در سه شنبه 89/4/15ساعت 4:15 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

عمیق ترین درد در زندگی مردن
نیست ،

بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن

را برایت تکرار کند و
تو از
او رسم محبت بیاموزی .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه
گذاشتن سدی
در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.

عمیق ترین درد در زندگی مردن
نیست
،

بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .

عمیق
ترین
درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به
آن ها

تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی .

عمیق ترین درد در زندگی مردن
نیست
،

بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که

مجبوری آخرش را با
جدائی به
سرانجام رسانی .

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،

بلکه نداشتن یک
همراه
واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی
مردن
نیست ،

بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است .

عمیق
ترین درد
در زندگی مردن نیست ،

بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است.

…… دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو میدهم

قلبم
تپش قلبت
را می خواهد پس قلبم را به تو میدهم

چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس
نگاهم از
آن توست

عشقم تمامی لحظات تو را می خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی
میکنند

دل
من همانند آسمان ابری از دوری تو ابری است

درخشش چشمانم همانند خورشید
درخشان
انتظار چشمانت را می کشند

پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند
من
هرگزفراموشت نخواهم کرد.

عاشـــــــقـــــــــانـــــــه دوســــــتت
خواهــــــــــم داشـــــــــــت.


نوشته شده در سه شنبه 89/4/15ساعت 4:12 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

دوستت دارم کمتر از خدا و بیشتر از خودم چون به خدا ایمان دارم و به تو احتیاج!!
دستانم
تشنه ی دستان توست شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم با تو می مانم بی آنکه
دغدغه های فردا داشته باشم زیرا می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم
داشت

می دانم روزی با تن خسته و خیس ، سوار بر قطرات درشت باران بر
ناوادنهای چشمم فرود می آیی در میان انبوه مژگانم میزبان خواهم بود و در
آن لحظه چشمانم را برای همیشه می بندم تا دیگر دوریت را حس نکنم

چه
زیباست بخاطر تو زیستن وبرای تو ماندن وبه پای تو سوختن وچه تلخ وغم انگیز
است دور از تو بودن برای تو گریستن وبه عشق ودنیای تو نرسیدن ای کاش
میدانستی بدون تو وبه دور از دستهای مهربانت زندگی چه ناشکیباست

شب
برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد. بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می
آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت می کارم تا بدانی ای خوبم دوستت
دارم

عشق ور زیدن ضمانت تنها نشدن نیست
من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم، نگاهت را مگیر از من...که با آن عالمی دارم!
قدر دست هایم را بیشتر دانستم و قدر چشم هایم را و تازه فهمیدم چه شکوهی دارد... ایستادن بر روی دو پا آن لحظه که...به زمین خوردم!!!
به
او بگویید دوستش دارم، به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک دل من
درآن غرق شده، به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور و شعر و ترانه
برد، و چشمهایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد

کسی هست درین شهر هواخواه نگاهت نشسته است نگاهی غریبانه به راهت مبادا که نیایی...
آنقدر رفته ای که تمام درهای باز مانده به یاد تو روی پاشنه های انتظار پوسیده اند...
خندیدم ، خندید ... اشکهام را افتاد ، اونم شرشر گریه کرد !! دلم براش سوخت نازش کردم اما دستم سوخت !؟ آخه دلش گــر گرفته بود
به او بگویید دوستش دارم، به او که صدای پایش را میشنوم، به او که لحن
کلامش را میشناسم ، به او که عمق نگاهش را میفهمم، به او که .....

بوسه
بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه
بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است

معبودم سکوتم را از صدای تنهاییم بدان .. نمیخوانم و نمیگویم چون درونم
هیچ بوده و تو آمدی برایم قصه هایی از عشق سراییدی و به من قصه باران
آموختی میدانی قصه باران قصه شستن غمهاست و درون انسانها پر از غم و
تنهایی است ونگاهم به باران تو افتاد و ناگهان تمام تنهاییم را فراموش
کردم و به تو و داشتن تو میبالم تنهاتر از یک برگ با باد شادیها محجورم
درآبهای سرور آور تابستان آرام میرانم

به او بگویید دوستش دارم، به او که گل همیشه بهارمن است، به او که قشنگترین بهانه برای بودن من است وبه او که عشق جاودانه من است
کاش
زندگی شعر بود تا برایش یک دنیا شعر می سرودم تا با آهنگش در خلوت بی کسی
هایش هیچوقت تنها نماند کاش زندگی قصه بود تا برایش یک دریا قصه می گفتم
تا همسفر با ماهیهای آزاد همیشه اقیانوس خوشبختی را پیدا کند

یادگارهای سبز سالهای بهار افشان تیک تیک لحظه های دور از تو و عبور غریبانه ترین چکاوک های عاشق... مسافر! انتقام غریبی است رفتنت!!
برای دیدن من دلت را دیده کن دیدی که تنهایم؟!
از عشق پرسیدم نام دیگر تو چیست؟ زبان سرخش را در آورد و گفت: "سر سبزی که بر باد می رود"!!!
دیر
گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است
بازهم قسمت غم ها شده ام دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده
ام من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام کاش چشمان مرا خاک
کنید تا نبینم که چه تنها شده ام....


نوشته شده در جمعه 89/4/11ساعت 7:11 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


شعر عاشقانه انگلیسی (?)

Hail Love, hail Love, because Love is divine
It is tender, it is beautiful and benign

What passion, what passion, we are burning like the sun
It is hidden and obscure, it is an obvious sign.

We’ve fallen, we’ve fallen, it is hard to rise up
We know not, we know not, this complex chaotic design.

زهی عشق، زهی عشق که ما راست خدایا
چه نغز است و چه خوب است و چه زیباست خدایا

چه گرمیم، چه گرمیم از این عشق چو خورشید
چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا

فتادیم، فتادیم بدان سان که نخیزیم
ندانیم، ندانیم چه غوغاست خدایا

*********

Each breath is a song of love
From left and right, pass us by
We’ll return to the world above
Such fate no-one can defy.

We have come from the skies
Befriended angels in heaven
To the same place we will rise
To that city past skies seven.

We are above the skies
And angels we transcend
Why should we compromise?
The House of Songs is our end.

With good fortune may we live
Fate is contradictory,
Gladly our lives may we give
Worldly pride victory.

هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست
ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست

ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست

خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم
زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست

گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست

*******

Go to sleep
Leave me alone
At nights I leap
Up, on my own.

With waves of desire
Day and night, all alone
Compassion inspire
Else vengeful fits are thrown.

From me run away
Afflictions I’ve sown
For wholeness must pray
Else hardships are grown.

رو سر بنه ببــــالین تنهــــا مـــرا رهـــا کـــــن
ترک من خـــــراب شبگرد مبتـــــــــلا کــــــن

مایم و مــــوج ســودا شب تــــا بروز تنـــهــــا
خـــــواهی بیا ببخشاء خـــواهــی برو جفا کــن

از من گـــریــز تـــا تو هـــم در بــــلا نیفتــــی
بگزین ره سلامت تــــــرک ره بـــــلا کــــــــن

*********

I need a lover and a friend
All friendships you transcend
And impotent I remain

You are Noah and the Ark
You are the light and the dark
Behind the veil I remain

You are passion and are rage
You are the bird and the cage
Lost in flight I remain

You are the wine and the cup
You are the ocean and the drop
While afloat I remain

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی
سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا

نور تویی سور تویی دولت منصور تویی
مرغ که طور تویی خسته به منقار مرا

قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی
قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا

*******

Upon which path did I tread
So I return, all else I dread;
From Beloved being apart
In the creed of Love is being misled.
If I find another in the whole town
Ain’t but a sign pointing to the Beloved.
I said this is no easy path
In each step a thousand traps spread

آن ره که من آمدم کدامست ای دل
تا باز روم که کار خامست ای دل

در هر گامی هزار دامست ای دل
نامردان را عشق حرامست ای دل

اندر همه شهر اگر کسی هست
والله که اشارتی تمامست

گفتم که مگر رهیست آسان
در هر قدمی هزار دامست

********

Alas that beautiful beloved where hence?
Alas that graceful Goddess where hence?
In our midst like a candle brightly shone
Where hence, alas, without us where hence?
Like a shivering leaf my heart constantly moan
Beloved left at midnight, where hence?

عجب آن دلبر زیبا کجا شد
عجب آن سرو خوش بالا کجا شد

میان ما چو شمعی نور می?داد
کجا شد ای عجب بی?ما کجا شد

دلم چون برگ می?لرزد همه روز
که دلبر نیم شب تنها کجا شد


نوشته شده در جمعه 89/4/11ساعت 7:7 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

قشنگترین تصاویر عاشقانه با متن عاشقانه www.arya2fun.com
قشنگترین تصاویر عاشقانه با نوشته عاشقانه www.arya2fun.com
قشنگترین تصاویر عاشقانه با نوشته عاشقانه www.arya2fun.com
قشنگترین تصاویر عاشقانه با نوشته عاشقانه www.arya2fun.com

نوشته شده در جمعه 89/4/11ساعت 6:50 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

عکس عاشقانه فوق العاده زیبا arya2fun.com

قشنگترین تصاویر عاشقانه با متن عاشقانه www.arya2fun.com

قشنگترین تصاویر عاشقانه با متن عاشقانه www.arya2fun.com


قشنگترین تصاویر عاشقانه با متن عاشقانه www.arya2fun.com

قشنگترین تصاویر عاشقانه با متن عاشقانه www.arya2fun.com
نوشته شده در جمعه 89/4/11ساعت 6:43 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

 

http://alidavari.persiangig.com/d3r/card/d3rcard1.jpg
نوشته شده در پنج شنبه 89/3/27ساعت 11:49 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

من آن غریبه ی دیروز آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم
در آشنایی امروز می نویسم تا در فراموشی فردا یادم کنی.


برای سالها می نویسم ...


سالها بعد که چشمان توعاشق می شوند ...
افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود...


که همیشه یکی بود یکی نبود

نوشته شده در پنج شنبه 89/3/27ساعت 11:44 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

دیدی فرهاد را بردن  / به آنجا که عاشقان مردند

دیدی شیرین را
بردن / به آنجا که معشوق را کشتند


ای کاش بس رویا نبود / عاشق
فدای معشوق شده بود


فریاد فرهاد دله عاشقان را شکست / اشک فرهاد
قلب دنیارا شکست


فرهاد کوه کان دگر شکست / فرهاد حال خود شکسته است

معشوق
عاشق را گذاشت رفت / شیرین فرهاد را بی‌ شیرین گذاشت


فرهاد هنوزم
با شیرینش  هست  / فرهاد هنوزم عاشق شیرینش هست


ای کاش شیرینه
فرهاد خاطره نبود /‌ای کاش شیرینه فرهاد بس یک رویا نبود


فرهاد
زندست با شیرینش / فرهاد زندست با پری ذهنش

نوشته شده در پنج شنبه 89/3/27ساعت 11:42 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

چقدر دست تو با دست من محبت کرد
                                      و انحنای لبت بوسه را رعایت کرد

من از تو با شب و باران و بیشه‌ها گفتم
و هر که از تو شنید از بهار صحبت کرد

کتابِ چشم مرا خط به خط بخوان، خانم !
که تابِ موی تو را مو به مو روایت کرد

سرودن از تو شبیه نوشتن وحی است
و آیه آیه تو را می شود تلاوت کرد:

اَلَم تَری ... که غزل کیف می کند با تو !؟
تنت ارم شد و من را به باغ دعوت کرد

وَ تن، تنت، که وطن شد غزل مطنطن شد !
وَ رقص شد ... وَ تَتَن تَن تَنانه حرکت کرد –

- به سمت عطر تو تا قبله‌ها عوض بشوند
و بعد رو به تو قامت که بست ، نیت کرد :

منم مسافر چشمت ! مرا شکسته نخواه !
و نیت غزلی در 4 رکعت کرد !

رکوع کرد ... وَ تسبیح‌هاش پاره شدند !
و مُهر را به سجودی هزار قسمت کرد !

قنوت خواند : خدایا ! چرا عذاب النار ؟!
که آتشم به تمام جهان سرایت کرد –

- و بی عذاب ترین عشق، آتشی شد که
فرشتگان تو را نیز غرق لذت کرد

تشهد : اَشهَدُ اَن بوسه ات دو جام شراب !
و اَشهَدُ که لبانم به جام عادت کرد !

سلام بر تو که باران به زیر چتر تو بود
سلام بر تو که خورشید هم سلامت کرد
...
غزل تمام ؛ نمازش تمام ؛ دنیا مات !
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد
...
وَ تو بلند شدی تا انار بشکوفد
دعای قلب مرا بوسه ات اجابت کرد

غزل به روی لبت شادمانه می رقصید
و هر کسی که شنید از بهار صحبت کرد





نوشته شده در پنج شنبه 89/3/27ساعت 11:35 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس