نیستی و در نبودت کوله بارم سنگین است. کجایی تا کوله بار غم و تنهایی مرا سبک کنی؟ کجایی تا همه بدانند عشق من بی وفا نیست فقط جایی رفته که مجبود بوده بره. کجایی تا دستان سردم را در دستان گرمت قرار دهی؟ کجایی تا لبخند را باز بر لبانم بکشانی؟ کجاست آن قلب صبورت که همیشه مرا آرام میکرد؟ کجایی تا نوای عشق را باز هم برایم تکرار کنی؟ خودت میدانی آن گرد و غبار دلم با یک نگاهت پاک می شود. پس برای همیشه با من بمان. زندگی بیا عشق ابدی من...
هیچ وقت چیزی را که ما میخواهیم برایمان رقم نمی زند بلکه ما باید خودمان
را با سرنوشت سازگار کنیم. در نبودت خیلی سختی می کشم. خسته شدم از خندیدن
های تصنعی ام که همه را به اشتباه می اندازد.
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |