عمیق ترین درد در زندگی مردن بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه عمیق ترین درد در زندگی مردن بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده . عمیق بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به
تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی . عمیق ترین درد در زندگی مردن بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ، بلکه نداشتن یک بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است . عمیق بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است. …… دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو میدهم قلبم چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس عشقم تمامی لحظات تو را می خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی دل درخشش چشمانم همانند خورشید پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند عاشـــــــقـــــــــانـــــــه
دوســــــتت
نیست ،
تو از
او رسم محبت بیاموزی .
گذاشتن سدی
در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.
نیست
،
ترین
درد در زندگی مردن نیست ،
آن ها
نیست
،
جدائی به
سرانجام رسانی .
همراه
واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی
مردن
نیست ،
ترین درد
در زندگی مردن نیست ،
تپش قلبت
را می خواهد پس قلبم را به تو میدهم
نگاهم از
آن توست
میکنند
من همانند آسمان ابری از دوری تو ابری است
درخشان
انتظار چشمانت را می کشند
من
هرگزفراموشت نخواهم کرد.
خواهــــــــــم داشـــــــــــت.
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |