سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

گفت بنویس گفتم با چه بنویسم
قلم ندارم گفت با استخوانت بنویس گفتم مرکب ندارم با چه
بنویسم گفت با خونت بنویس گفتم ورق ندارم بر روی چه بنویسم
گفت بر روی قلبت بنویس گفتم چه بنویسم گفت بنویس دوست دارم

کاش می دیدم چیست آنچه از
کلام تو تا عمق وجودم جاریست! صدای قلب تو را ،پشت آن حصار
بلند همیشه می شنوم من در آن لحظه که صدای موسیقی احساس تو
را می شنوم برگ خشکیده ی ایمان را در پنجه باد رقص شیطانی
خواهش را در آتش سبز! نور پنهانی بخشش را در چشمه ی مهر می
بینم..... کاش می گفتی چیست آنچه از کلام تو ، تا عمق
وجودم جاریست


وقتی که گریه کردیم گفتن بچه
است................. وقتی که خندیدیم گفتن دیونه
است.................. وقتی که جدی بودیم گفتن
مغروره............................. وقتی که شوخی کردیم
گفتن سنگین باش............................. وقتی که حرف
زدیم گفتن پر
حرفه...................................................
وقتی که ساکت شدیم گفتن
عاشقه...................................................
حالا ام که عاشقیم می گن گناه


سهراب : گفتی چشمها را باید
شست ! شستم ولی..... گفتی جور دیگر باید دید! دیدم
ولی..... گفتی زبر باران باید رفت رفتم ولی او نه چشم های
خیس و شسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید فقط در
زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه باران زده


دیدی غزلی سرود؟
عاشق شده بود.
انگار خودش نبود
عاشق شده بود.
افتاد.شکست . زیر باران پوسید
آدم که نکشته بود .
عاشق شده بود


فرشتگان روزی از خدا پرسیدند
: بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر چرا
آفریدی؟ خداوند گفت : غم را بخاطر خودم آفریدم چون این
مخلوق من که خوب می شناسمش تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی
افتد

همیشه سعی کن با کسی دوست
شوی که دلش بزرگ باشد.چون خودت را برای ورود به قلبش کوچک
نکنی.


من به دنبال کسی میگردم که
غمش را با من تقسیم کند من دلم را با او و پس از آن هر دو
با هم به تماشای بهار برویم.


دلم غمگین نگام ابری چشام
بارون صدام ابری طلوع عشق من بی رنگ غروب گریه هام ابری
منو دلتنگیه گریه به روی شونه های تو می شم بارون دلتنگی
می بارم ازچشای تو نمی خوام بی تودنیارو باگل ها وباگلدون
هاش نمی خوام بی توفردارو باتابستون هازمستون هاش


اگه یه روز نشه که دیگه با
تو باشم
برات می نویسم خدا نخواست ما با هم باشیم
ولی بدون اون روز روزه مرگ عشق منه


قد ??? تا قابلمه با هرچی لب
تو عالمه می بوسمت قبل همه. به شرطی که بهم بگی دوست دارم
یه عالمه. حالا دوسم داری یه عالمه؟


برو زیر بارون دست تو باز کن
.به تعداد قطرههای بارونی که گرفتی دوستم داری و به تعداد
قطرههایی که نگرفتی دوست دارم


انگار ولگرد شده بودم به
جستجوی نشانی ات به تمام جهان سر زدم اما نبودی به دور
رفتم حتی به سرزمین خوشبختی در افسانه های پدربزرگ که
حقیقت نداشت هیچ کس نبود انگار تو هم ولگرد شده بودی


نظر دبیران در مورد عشق: دبیر
دینی:عشق یک موهبت الهی است. دبیر ورزش:عشق تنها توپی است
که اوت نمی شود. دبیر شیمی:عشق تنها اسیدی است که به قلب
صدمه نمی زند. دبیر اقتصاد:عشق تنها کالایی است که از خارج
وارد نمی شود. دبیر ادبیات:عشق باید مانند عشق لیلی ومجنون
محور نظامی داشته باشد. دبیر جغرافی:عشق از فراز کوه های
آسیا تیری است که بر قلب می نشیند. دبیر زیست:عشق یک نوع
بیماری است که میکروب آن از چشم وارد میشود


هنگامی که دری از خوشبختی
به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب
چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم


برای عشق تمنا کن ولی خار
نشو. برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده . برای
عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی
نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن .
برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر . برای عشق
وصال کن ولی فرار نکن . برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه
زندگی کن . برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش . برای عشق خودت
باش ولی خوب باش


 

فراموش مکن تا باران نباشد
رنگین کمان نیست تا تلخی نباشد شیرینی نیست و گاهی همین
دشواری هاست که از ما انسانی نیرومند تر و شایسته تر می
سازد خواهی دید ، آ ری خورشید بار دیگر درخشیدن آغاز می
کند


وقتی با 1 انگشت به سمت کسی
اشاره می کنی و مسخرش میکنی اگه خوب به دستت دقت کنی 3 تا
انگشتت به سمت خودته


نوشته شده در دوشنبه 89/2/13ساعت 7:28 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس