شعر و متن عاشقانه
حکایت جالبی است که فراموش شدگان ،فراموش کنندگان را هر گز فراموش نمی کنند
داشتم یک دل و آن هم به تو کردم تقدیم
بیش از این از من مسکین چه تمنا داری
غریبونه شکستم من اینجا تک و تنها
دل خسته ترینم در این گوشه دنیا
ای بی خبر از عشق نداری خبر از من
روزی تو می آیی نمانده اثر از من
توی آسمون دنیا هر کسی ستاره داره
چرا وقت نوبت ماست آسمون جایی نداره؟؟
بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد
نوشته شده در شنبه 89/2/4ساعت
10:11 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |