شعر و متن عاشقانه
باز هم امشب زیر لب صدایت می کنم اشک می ریزم دو چشمم را فدایت می کنم در نگاه خسته ات دنبال حرفی تازه ام هرچه می خواهی بگو من هم دعایت می کنم خسته ای طاقت نداری می روی آخر سفر طاقت اشکت ندارم پس رهایت می کنم رفته ای من مانده ام در انتهای عشق تو
نوشته شده در جمعه 88/8/29ساعت
11:17 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |