سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

به نام خالق گلی که ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند

 

به جای دسته گلی که فردا بر سر قبرم می گذاری امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن

به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم نثار میکنی امروز با تبسمی شادم کن

به جای متنهای تسلیت گونه که فردا در روزنامه ها مینویسی امروز با پیامی کوچک خوشحالم کن

من امروز به تو احتیاج دارم نه فردا

 

به یاد داشته باش هر گاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت

خش خش بر گها را احساس کردی و هر گاه در میان ستارگان آسمان تک

ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان

بلکه از ته قلب نازنینت بگو: یادت به خیر

 

 

 

گفتم دوستت دارم گفتی من هم

گفتم عاشقت هستم گفتی من هم

گفتم تنها هستم گفتی من هم

گفتم می خواهم با تو باشم گفتی من هم

گفتم تا همیشه؟ سکوت کردی

 

 

 

نمیگویم فراموشم نکن هرگز

ولی گاهی به یاد آور

رفیقی را که میدانی

نخواهی رفت

از یادش

 

 

موج اگر میدانست ساحل هیچوقت دستش را نمیگیرد، هیچوقت برای رسیدن به ساحل نفس نفس نمیزد

 



نوشته شده در یکشنبه 88/8/10ساعت 4:45 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس