اه
ای محببوبم گوش
کن
دوباره
صدا می اید
انگار
نبضها محکم
تر روی میز محاکمه میکوبند نمیدانم
شاید گناهم فزونی یافته
و یا
شاید من سرقتی کرده ام که
از یاد برده ام
بگذار
خاطراتم را مرور کنم.............. اه
یادم امد اخرین
بار عطر ارکیده ها را از
اغوش تو گرفتم و
رزهای سرخ را از دستان تو چیدم و
یادم می اید ان شب طعم
بوسه را در حضور لغزش
گوشواره های تو چشیدم ولی
من انها را که ندزدیم چون تو خود
اخرین بار
گفتی
دوست دارم پس
جرم من چیست؟ شاید در
لحظه ی وداعمرواریدهای
درخشانی را
که از صدف نگاه تو
برداشتم
مرا
متهم به دزدی کرده اندولی
انها را هم که ندزیدم فقط به امانت گرفتم
پس
جرم من چیست؟چرا
این گونه نبضها
برروی
میز محاکمه میکوبند ؟محبوبم لحظه ای درنگ کن
انگار
حکم را قلبم صادر کرده استبگذار
برایت بخوانمحکم
من
حبس
ابد در زندان تو ستو جرم من
عین تو
شین من
قاف
ماعشق ما ست
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |