شعر و متن عاشقانه
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد نوبت خاموشی من سهل و آسان می رسد من که می دانم به دنیا اعتباری نیست ، نیست بین مرگ و آدمی قول و قراری نیست ، نیست من که می دانم عجل نادیده و بیدادگر سرزده می آید و راه فراری نیست، نیست پس چرا عاشق نباشم پس چرا شیدا نباشم
نوشته شده در جمعه 88/1/14ساعت
11:15 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |