سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

از خداوند خواستم تا غرور را از من بگیرد. گفت: "نه!بازگرفتن غرور کار من نیست..بلکه این تویی که باید آن را ترک کنی."

گفتم پس کودکان و انسانهای معلول را شفا ببخش. گفت:« نه! روح کامل است و جسم زودگذر..مهم روح آنهاست برایم.»

 

خدایا به من شکیبایی عطا فرما. گفت:« نه! شکیبایی دستاورد رنج است..به کسی عطا نمیشود.آن را باید بدست آورد

 پس به من سعادت ببخش ای بخشنده بزرگ. گفت:« نه! بازهم نه! بخشندگی را از گل بیاموز، زیرا حتی ته کفشی که لگدمالش م ی‌کند را هم خوش بو می‌کند

 


نوشته شده در چهارشنبه 88/1/12ساعت 12:8 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس