فکرو زکرم تو بودی او روزا یادته رفتیو با رفتنت پا گزاشتی رو دلم سرم داره وقتی میخواستی بری گفتی بهم غصه نخور گفتم بهت زود بیا دل من تنگه برات تو میگفتی من برمیگردم خیلی زود دلو جونم ولی رفتیو خیلی وقته نامه ندادی تو برام آخه پس یه نامه همش دادی همون شده آب غذام نمیدونی یه غمیه بهم من غمو می خوام چکار آخه تو بهم بگو فقط نگو آخه عاشقت بودم دیوانه وار باور بکن دل من تنگه شبا یه غمی میاد تویه سینم باهام حرف می خواد نا شایدم دیگه نیای این جوری که بوش میاد فکر کنم وقتی بیای ببینی جنازم رو دوش اون موقع بگو ببینم دلت برام تنگ میشه ؟ این زمین و آب گل برای تو چه رنگ میشه؟ خلاصه کشتی مارو با این ادائو اشوه هات دل من تنگه برات* تنگه برات* تنگه برات وای الان صبح میشه هو هنوز که من یه روز دیگم تموم شدش ولی من نفهمیدم دفتر شعرم دیگه پر شده کجایی تو می خوام دیگه کاری تو نبودیو غمت عشقه تو کشت مارو زیر خاک عشق یعنی راه رفتن زیر باران عشق یعنی من می روم تو بمان عشق یعنی آن روز وصال عشق یعنی بوسه ها در طوله سال عشق یعنی پای معشوق سوختن عشق یعنی چشم را به در دوختن عشق یعنی جان می دهم در راه تو عشق یعنی دستانه من دستانه تو عشق یعنی مریمم دوستت دارم تورو عشق یعنی می برم تا اوج تورو عشق یعنی حرف من در نیمه شب عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب عشق یعنی انقباظو انبصاط عشق یعنی درده من درده کتاب عشق یعنی زندگیم وصله به توست عشق یعنی قلب من در دست توست عشق یعنی عشقه من زیبای من عشق یعنی عزیزم دوستت دارم میدونی خوشگل من دوست دارم همیشه عکس تورو روی قلبم میزارم میدونی فقط تو رو دارم روی زمین اینم نشونش بیا اسمتو تو روی سینه ام ببین میدونی عشق منی همیشه تو قلب منی میدونم دوستم داری اشک منو در میاری آخه تو چقد ادائو ناز داری میتونی عشق منو توی قلبت بکاری شعر جدیدم خوشگله مگه نه عشق فراموش شده تو که میدونی عشق منی دوست دارم واسه چی پس تو میگی میخوام برم دیگه دوست ندارم یادته اون روزا که دستت تو دسته من حالا تو میخوای بری منو نمیخوای دلبر من میدونی من بی کسم تو بودی همه کسم زندیگم تو بودیو حالا من خارو خسم چرا تو لج میکنی ابروهاتو کج میکنی زندگیم تموم شدش برای تو عمر من حروم شدش به پای تو واسه تو حاضر بودم ستاره هارو بشمورم شهرو آتیش بزنم بیام بگم دوست دارم
این عکسا هم باحاله ها من خیلی خوشم میاد زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده زندگی من در همین از تو نوشتن ها وسعت یافته نفس کشیدن من تنها با یاد اوری زنده بودن تو امکان پذیر است همین که گاه نگاه چشمان پر از عشق یا سردی تو را میبینم برایم کافی
است و قانع
کننده است که زندگی زیباست اگر روزی از دیار من سفر کنی با چشمانی نابینا شده از گریستن در نبودت جای
قدمهایت را بر روی سنگفرش خیابان گل باران میکنم اینم عکس عشقولانه بابا نظر چرا نمی دین؟؟؟؟ سلام ... باید بگم دیگه نه شعری دارم نه حرفی! فقط می خوام بگم من دیگه شعرای خودمو تو وبلاگم نمی نویسم.اون کسی که نظر داده باید بدونه که من خیلی وقته شعرامو نمی نویسم.فقط یه شعر و یک متن نوشتم همین امروز که قراره تو یه تاریخ خاص تو وبلاگ بنویسم. این دفعه هم شهراش ماله خودمه هم متنش.اینم شاید از مجبوری بود.به خاطر قشنگیه همون تاریخ و به خاطر کسی که اون شعرو می خوام تقدیمش کنم پس تا جمعه! واسه دردات دوا پیدا کنی تو تو این دنیا که بی وفایی رسمه رفیق با وفا پیدا کنی عمرا تموم دنیا رو بگردی مثل من عاشقی پیدا کنی تو نرو افسانه ی من نا تمومه بدون اگه بری ،کارم تمومه بهت گفتم بیا دنیای من باش کنارت حتی مردن آرزومه شنیدم تو دلت انگار می گفتی که عاشقی کجاست؟وفا کدومه می خوام به سردی شبهام بخندم می خوام به پوچیه فردام بخندم وقتی می بینمت با دیگرونی تو اوج گریه هام می خوام بخندم می خوام داد بزنم تنهایم تنهام می خوام وقتی می گم تنهام،بخندم منم تو شهر غم زندونی تو غم و غصه دل ارزونیه تو نگو دوست دارم به یه غریبه می شه اون مثل من زندونی تو رسیده اون شبی که تو می خواستی چه بد آخر مهمونی تو
اون دل کوچیکه
من جلوی پات بود یادته
گیج میره تو کجایی عشقه من
دلو سپردم من به تو غصه نخور
نرفتیو میگی آخه عزیز دلت میاد
همشون فدای یه تاره موت
چی شد بگو تو جواب نامه هام
میگه باهات میام
دوست ندارم جونه من اینو نگو
به راحت تو منو یاریم بکن
میزنه
امید کنه از نا امیدی دم میزنه
میاد
نخوابیدم
برم
ندارم اینجا روی زمین دارم میرم
دفنمو خاک خورد مارو
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |