سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

آسمون گریه نکن رو دل بارونیه من

بذار تا آروم بگیره این دل افسرده من

جوونی هامو که گرفت رسمه بی رحم زمونه

پیر اومدم ورفتم نگو نگیر بهونه

آسمون ابری نشو؛ستارمو پنهون نکن

اونم مث من تنهاست؛نکنه بی من بمونه

آسمون دلم پره از بدی های روزگار

میدونم که هیچوقت نمیشه فصل خزونه من بهار

سیاهی و بی پناهی قصه روزگارمن

گریه کردن کار شب این دل دیوونه من

همه غصه های دنیا با دل من رفیقن

انگار خونه ای آبادتر ازکنج دل من ندیدن

آسمون سه شنبه ها توخونمون پر از غمه

کبوترای حیاطمون دلاشون غرقه ماتمه

مادرم سه شنبه ها گریه امونم نمیده

کاشکی که بودی میدیدی ؛دلم چقد شده تکیده

غزل شب جداییت ؛تو دل سرد وخالیم

آهنگه دل منه ؛شده نغمه تنهاییم

آسمون گریه نکن رو دل دیوونه من

بذار تا آروم بگیره این دل دیوونه من

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:44 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


             

آسمونو غم گرفته بعد پرواز نگاهت، از همون روزی که رفتی دیده ام مونده به راهت

جز وفا از من چه دیدی که از عشقم بریدی، خط باطل بر عبور از مرز خوشبختی کشیدی

ای که تقدیر دلم رو از سیاهی ها گرفتی، باورم نمیشه هرگز،‌ از گذشته ها گذشتی

بیا از غبار جاده که دلم خیلی گرفته، توی هر گوشه قلبم غزلی از غم نهفته

این امید ناامیده، اون که از خود بریده، زجر تلخ انتظار رو به یک نگاه خریده

باز امیدم به تو بسته ای سپهر آسمانی، باز سر کن نغمه ای رو از دیار هم صدایی


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:39 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

سن بنیم حیاتم سن
سن بنیم,عمرم,هر شیئم سن
سن سیز اصلا
سندن باشکا سمیوردم
سندن باشکا ایسترمدم
سنی ازلدم,,,چوک ازلدم عاشکم سنی ازلدم.....
__________________
منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم
تو یه فرشته یو من خیلی باشم یه آدمم
منو ببخش اگه فقط می خوام بشی برای خودم
ببخش اگه کمم زیادی عاشقت شدم

نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:26 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

دست خودم نیست


اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه تو هستم ، و تمام فکر و زندگی من تو شده ای
به خدا بدان که این دست خودم نیست!


اگر میبینی
چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه
های دور از تو بودن اینهمه سخت و پر از غم و غصه است بدان که این دست خودم
نیست!


دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم میبینم و به یاد تو می باشم.


دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم ، دستانت را بگیرم ، بر
لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم!


به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم و ستاره ای درخشان را میبینم و به یاد تو می افتم!


دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت مینشینم تا در آسمان دلم طلوعی دوباره داشته باشی


 



نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:20 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |



امروز بیناتر از من کیست که تو را میبینم؟



شنواتر از من کیست که سخن تو را میشنوم؟



گویاتر از من کیست که از تو سخن میگویم؟



و داراتر از من کیست که تو را دارم...؟؟؟






[تصویر: sw2xms5cvsm060h1udqj.jpg]



کاش باور داشتی که عاشقانه دوستت دارم


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:12 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…



دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …



دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…



دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد …



دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…



دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…



دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …



دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …



دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…



دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده…



دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده…



دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است…



دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است…



دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است…



دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است…



دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است…



دلم برای کسی تنگ است که راهنمای زندگیست…



دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…



دلم برای کسی تنگ است که دوست نام اوست…



دلم برای کسی تنگ است که دوستیش بدون (( تا )) است…



دلم برای کسی تنگ است  که دل تنگ دل تنگی هایم است…


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:7 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |



نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:5 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

ای کاش انتظار پایانی داشت تا من می توانستم باز آن دستان پر مهرت را بگیرم و برای آخرین

بار بر آن بوسه زنم.


ای کاش انتظار پایانی داشت تا من دوباره تو را در آغوش بگیرم و برای آخرین بار وجودت را


حس کنم. ای کاش انتظار پایانی داشت تا من در آغوش تو میمردم.ای کاش این انتظار طاقت


فرسا تمامی داشت تا من نوای عاشقانه از دیدار تو سر می دادم.


ای کاش انتظار پایانی داشت تا من برای آخرین بار غرق در نگاه پر محبتت می شدم.


ای کاش این انتظار پایانی داشت تا من دستانت را می گرفتم و در این غربت تنهایی غرق


نمی شدم.ای کاش این انتظار پایانی داشت تا می توانستم برای آخرین بار گل رویت را ببینم


ای کاش می تونستم سر روی شونه هات بذارم و اشک شرم و پشیمانی را در دامانت بریزم.


ای کاش این انتظار پایانی داشت تا من می توانستم تو را ببینم و دستان گرمت که دست


 احساس عشق است را حس کنم.ای کاش این انتظار پایانی داشت تا من برای آخرین بار


نوای عاشقانه را از دیدارت سر می دادم و با فریادی از اعماق وجودم دوستت دارم را فریاد


می زدم.ای کاش این انتظار پایانی داشت تا من می توانستم برای آخرین بار تو را در کلبه ی


قلبم حس کنم.ای کاش این انتظار پایانی داشت تا ما باهم پیوند سر می دادیم ای کاش...


ای کاش این انتظار پایانی داشت تا من می توانستم برای آخرین بار بر پیشانی ات بوسه


عشق زنم و بعد بمیرم ای کاش...


 ای کاش این انتظار پایانی داشت تا من قبل ازمرگ خودتو رادوباره ببینم و بعدازدیدار تو بمیرم.


ای کاش می تونستم... ای کاش... ولی دیگر تقدیر رغم خورده است و وقت رفتن آمده است و


من بدون دیدن روی گلت باید بمیرم


نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت 11:4 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

اینم رازهایی در مورد عشق.حتما بخونید و مطمئنم تو زندگی تون به کار میاد

روز اول :

 راز
عشق در تواضع است ؛ این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست بلکه نشان دهنده
احساس و تفکری قوی است.میان دو نفری که همدیگر را دوست دارند ، تواضع
مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.

 روز دوم:

 راز عشق در احترام متقابل است. احساسات متغیراند ، اما احترام دو طرف ثابت می ماند.

اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است ، با احترام به نظریاتش گوش کن.

احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد.

 روز سوم:

 راز عشق در این است که به یکدیگر سخت نگیرید.

عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است.

 روز چهارم:

 راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگی ات را خوشحال کند ، کاری مثل دادن هدیه کوچک ، تحسین،لبخندی از رو محبت.

نگذار که جویبار محبت از کمی باران بخشکد.

 روز پنجم :

 راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ ، با محبت تزئین کنید.

بذر
علاقه ها و عقیده های تازه را بکار که زیبایی بروید،ضمنا فراموش نکن که
باغ را باید هرس کرد مبادا غنچه های گل پوشیده از علف های هرز عادت شود.

برای اینکه عشق همواره با طراوت بماند باید به آن مثل هنر خلاقانه نگاه کرد.

 روز ششم:

 راز عشق در خوش مشربی است.شوخی با دیگران را فراموش نکن در ضمن مراقب شوخی هایت باش.

شوخی ناپسند نکن.شوخی  باید از روز حسن نیت باشد نه نیشدار.

 روز هفتم:

 راز عشق در این است که حقیقت اصلی عشق ،یعنی تفکر را از یاد نبری.آیا یک رابطه  دراز مدت ة مهمتر از اختلافات کوچک و زود گذر نیست؟

 روز هشتم:

 راز عشق در این است که مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی ، و صبر کنی تا خون سردی را دوباره به دست آوری.

با این که احساس جلوه الهام است، اما شخص عصبانی نمی تواند چیزها را با وضوح درک کند.

((قلبت را آرام کن))

تنها به این وسیله است که می توانی چیزها را آنگونه که هستند دریابی.

 روز نهم:

 راز عشق در این است که طرف متقابلت را تحسین کنی.هرگز با فرض این که خودش این چیزها را می داند ، از تحسین غافل نشو.

مشکلی
پیش نخواهد آمد اگر بارها با خلوص نیت بگویی:دوستت دارم. گر چه احساسات
بشری به قدمت نسل بشر است ، اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند.

 روز دهم:

 راز عشق در این است که در سکوت یکدیگر را بگیرید. کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید.

 روز یازدهم:

 راز عشق در این است که به عشق بیشتر از یکدیگر احترام بگذارید ،زیرا عشق هدیه ازلی خداوند است.

 روز دوازدهم:

 راز
عشق در توجه کردن به لحن صدا است برای تقویت گیرایی صدا ، باید آنرا از
قلب برآورید، سپس رهایش کنید تا بلند بشود و به سمت پیانی برود تارهای
صوتی را آرام و رها نگه دار.

اگر احساسات قلبی ات را به وسیله صدا بیان کنی، آن صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد.

 روز سیزدهم:

 راز عشق در این است که بیشتر با نگاه حرف بزنی ، زیرا چشم ها پنجره های روح هستند.

اگر هنگام صحبت کردن از نگاه استفاده کنی، مثل آن است که پنجره ها را با پرده های زیبایی بیارایی و به خانه گرما و جذابیت ببخشی.

 روز چهاردهم:

 راز
عشق در این است که از یکدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید، زیرا نقص همواره
جزء لا ینفک انسان است ذهنت را بر ارزشهایی متمرکز کن که شما را ره یکدیگر
نزدیک تر می کند نه بر مسائلی که بین شما فاصله می اندازد.

 روز پانزدهم:

 راز عشق در این است که حس تملک را از خود دور کنی.

در حقیقت هیچ کس نمی تواند مال کسی شود.

شریک زندگی ات را با طناب نیاز مبند.

گیاه هنگامی رشد می کند که آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کند.

 روز شانزدهم:

 راز عشق در این است که شریک زندگی ات را در چارچوبی که خودت می پسندی حب کنی.

عیب جویی باعث تباهی می شود.

همه چیز را همان طور که هست بپذیر ، تا هر دو شاد باشید.

قانون طلایی این است :

نقاط قوت را تقویت کن، و ضعف ها رو نه تقویت کن نه تقبیح. هرگز سعی نکن با سوزاندن ، جلوی خونریزی زخم را بگیری.

 روز هفدهم:

 راز عشق در این است که هنگام سوء تفاهم، فقط به این فکر نکنی

 که طرف مقابل چگونه ناراحتت کرده است.

در عوض به راه حلی فکر کنی که در آینده از بروز چنین سوء تفاهم هایی جلو گیری کنی.

 روز هجدهم:

 راز عشق در این است که هیچکدام خود را معلم دیگری ندانید.به عبارت دیگر از اینکه می توانید از یکدیگر یاد بگیرید ، سپاسگزار باشید.

 روز نوزدهم:

 راز عشق در این است که وقتی پیشنهادی به ذهنت می رسد به نیاز خودت برای بیان آن فکر نکنی، بلکه به علاقه دیگری به شنیدن آن فکر کنی.

اگر لازم بود،حتی ماه ها صبر کن تا آمادگی شنیدن آنچه را می خواهی بگویی پیدا کنید.

 روز بیستم:

 راز عشق در این است که باورها ،آرمان ها و اهدافتان را با یکدیگر در میان بگذارید.

 روز بیست و یکم:

 راز عشق در آرامش است، زیرا آرامش باعث تکامل عشق می شود. عشق هوای نفس و احساسات شدید نیست.

عشق انسان ها نسبت به یکدیگر بازتابی از عشق ازلی است خداوندگار آرامش کامل است.

  روز بیست و دوم:

 راز
عشق در این است که در وجود یکدیگر عاشق خدا باشید،تا همواره علی رغم همه
اشتباهات، تشنه رسیدن به کمال باشید، چرا که بشر همواره علی رغم موانع
فراوان، سعی می کند به سمت آرمان های جاودانه حرکت کند.

 روز بیست و سوم:

 راز
عشق در این است که محبت تان را بسط دهید تا تبدیل به عشق واقعی میان دو
انسان شود.سپس آن عشق را که دست پرورده  پرودگار است بسط دهید تا بشریت و
کل مخلوقات را در بر گیرد.

 روز بیست و چهارم:

 راز عشق در این است که به دیگری لذت ببخشی ، ولی عشق را برای لذت نخواهی.زیرا عشق حقیقی هوا و هوس نیست.

هرچه نفس قوی تر باشد تقاضق هایش بیشتر میشود و هر چه تقاضا های نفس قوی تر باشد ، خود پرستی را در تو بیشتر و بیشتر تقویت می کند.

عشق چهره واقعی خود را در ملایمت و مهربانی آشکار می کند، نه در لذت جویی.

 روز بیست و پنجم:

 راز عشق در مراعات حال دیگری است .هر قدر که ملاحظه حال دیگران را می کنی ،کسی را که دوست داری بیشتر ملاحه کن.

 روز بیست وششم:

 راز عشق در این است که جاذبه ای خود را با دیگری قسمت کنی.

جاذبه نیرویی لطیف  و نافذ است که از دیگری دریافت می کنی.این نیرو تنها با بخشش رشد می کند.

 روز بیست و هفتم:

 راز عشق در ایجاد تنوع زندگی است .نگذار سیم های کوک نشده ساز، نغمه زندگی عاشقانه تان را به نوایی غم انگیز تبدیل کند.

 روز بیست و هشتم:

 راز عشق در این است که در هر فرصتی در کنار هم آرام بگیرید، با هم تنها باشید، و افکارتان را با یکدیگر در میان بگذارید.

قرار بگذارید که بیشتر با هم تنها باشید تا بتوانید خودتان باشید.

  روز بیست و نهم:

 راز
عشق در این است که با زمانه کناربیایید.امیع عشقتان را طوری نگه دارید که
به بتوانید گودالهایی را که زندگی پیش پایتان می گذارد ، پر کنی.

 روز سی ام:

 راز عشق در این است که به محبوبتان قدرت و آرامش بدهید و از او قدرت و آرامش دریافت کنید، اما نه با اصرار.

 روز سی و یکم:

 راز
عشق در استواری است.در فصول مختلف زندگی، عشقتان را مانند کوه بلندی
استوار، مانند خاک حاصلخیزی پر ثمر و مانند آفتاب چنان در مرکزیت نگه
دارید، که همه ستارگان گسترده زمان و فضا به دور آن گردش کنند.


نوشته شده در پنج شنبه 89/3/13ساعت 11:25 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

نیستی
دلشوره دارم....نیستی حالم خراب و دستام سرد سردن....تو نیستی و حالا آروم
آروم قدم میزنم زیر بارون اما نمیدونی با نبودت چه بلاهایی سرم
اومد..........نمیدونی چقدر خرابم.......نمیدونی......نمیدونی......

من مردم از زخمایی که تو تنهاییم خوردم اما گلم حتی یک نفس نذاشتم دلم از نبودت خسته بشه

اما این رواست که اینطوری تنهام بزاری؟؟؟؟

زیر
بارون میرم آروم آروم اما این بارونم نمیتونه کمکم کنه.....آخه قطرات
بارون و ابرهای تو آسمون همش به من میگن که بخون تا بشیتر بباریم و زود
آروم بگیریمو سبک شیم.....

میبینی گلم این بارونی که همه زیرش راه میرن تا آروم شن باز من باید بارون رو آروم کنم.....

چرا همش  ساکتی؟؟؟؟

خوب اگه یکم هنوز دوسم داری بیا بگو........

لااقل بگو دوسم نداری؛لااقل بگو از خدات بود که نباشم....لااقل حرفی بزن تو که اینقدر نامرد نبودی


نوشته شده در پنج شنبه 89/3/13ساعت 11:20 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4      >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس