سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

روی قبرم بنویسید کبوتر شدو رفت


زیر باران غزلی خواند دلش تر شد و رفت


چه تفاوت که چه خوردست،سم یا غم دل


آنقدر غرق جنون بود که پرپر شدو رفت


 روز میعاد،همان روز که عاشق شده بود


مرگ با لحظه ی میعاد برابر شد و رفت


او کسی بود که از غرق شدن می ترسید


 عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت


 هر غروب تز دل خرشید گذر خواهی کرد


دختری ساده که یک روز کبوتر شدو رفت


نوشته شده در سه شنبه 90/5/18ساعت 10:1 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس