سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

پاییز از زمستون غمگین تره چون بهارو ندیده،

ولی من از پاییز غمگین ترم ، چون خیلی وقته تو رو ندیدم





شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست

این شقایق با نگاهی سرد پرپر میشود








قلب من در هر زمان خواهان توست

این دو چشم عاشقم مهمان توست

گرچه لبریز از غمی درمانده ای

این نگاهم در پی در مان توست

در میان ظلمت شبهای غم

چلچراغ قلب من چشمان توست

در کنارم لحظهاای آسوده باش

همدم دستان من داستان توست







سکوت رامیپذیرم اگربدانم روزی باتو

سخن خواهم گفت تیره بختی رامیپذیرم

اگربدانم روزی چشمان توراخواهم سرود

مرگ رامیپذیرم اگربدانم

روزی توخواهی فهمیدکه دوستت دارم

(دوست دارم فقط به خاطرخودت )







خواستم اسمتو گل بذارم،ترسیدم پژمرده شوی!

خواستم اسمتو خورشید بذارم،

ترسیدم غروب کنی!

اسمتو گذاشتم نفسم، که اگه نباشی:نباشم*







کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود

کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرکز زندکی زیبا نبود.





شایدآن روزکه سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی بایدکرد

خبری ازدل پر دردگل یاس نداشت،

باید این گونه نوشت

هرگلی هم باشی

چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجبار است.
A (35)


خواستم اسمت روبذارم گل گفتم پژمرده میشی خواستم

بذارم خورشید گفتم غروب میکنی خواستم بذارم

ماه گفتم روزا تنها میمونم گذاشتم نفس که هروقت رفتی منم برم


نوشته شده در چهارشنبه 90/2/28ساعت 6:39 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس