سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم

 وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم

 وقتی که دیگر نمی توانست مرادوست بدارد من اورادوست داشتم

 وقتی او تمام کرد من آغاز شدم

 و چه سخت است تنها متولد شدن

 مثل تنها زندگی کردن است

 مثل تنها مردن

 

وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند

وقتی خواستم ستایش کنم گفتند خرافات است

وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است

وقتی گریستم گفتند بهانه است

وقتی خندیدم گفتند دیوانه است

دنیا را نگه دارید می خواهم پیاده شوم...

 

چرا وقتی تو رفتی دیگه نامه ننوشتی

چرا سرنوشت مارا خدا اینجوری نوشتی

چرا وقتی عشق بمون گفت می تونیم با هم بمونیم

چرا هیچ تلاش نکردیم قدرهم وخوب بدونیم

چجوری طاقت اوردی دل منو بشکنی تو

دلی که از همه رونده شده بود به خاطر تو

یادته رفتی و گفتی عاشق هرگز نمی میره

گفتی پروانه از شمع دیگه خورده نمی گیره

ولی تو اینو بدون که هنوزم دلم میگیره

حرفای تو اشتباه بود عاشقت داره می میره...


نوشته شده در چهارشنبه 88/12/26ساعت 11:55 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس