سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعر و متن عاشقانه


دگر دل کندم از یاران ...

مپرس از اعتبار من...

دگر از رنگ و رو رفتم...

دریغا از رفیقانم مرا بیگانه می خواهند...

مرا چون شمع کشتند وچون پروانه می خواهند...

کسی که از صدا می گفت به لب مهر سکوتم زد...

مرا بالای بالا برد ولی سنگ سقوطم زد...

به هر یاری که رو کردم ...

یه دشنه در دلم می کاشت هراس هر نفس مردن ...

مرا رها نگذاشت...

به جبران کدام نیرنگ؟

به من سنگ ریا خورده...

به تاوان کدامین جنگ ؟

به تن سنگ ریا خورده

سکوتم حرفها دارد ولی چشم ودهان بستم...

ببین ای خوب دیروزی کجا بودم کجا هستم


نوشته شده در چهارشنبه 88/2/30ساعت 12:6 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس